خداوند سبحان را شکر میکنم، آن ذات عزیز و متکبر را که مقام کبریا از آن اوست و سجده عبودیت بر آستان او میگذارم. خدایا چه نعمتهای بزرگی را به من دادهای که شکر آنها را بجا نیاوردهام و حتی کفران آن نعمتها را روا داشتهام. خدایا بر من ببخش آن گناهانی را که موجب زوال آن نعمتها خواهد شد...مدتها بود که بوی تعفن
نفسانیاتی عمیق و
پنهان را در وجود خود استشمام میکردم که پناه میبرم بر خداوند سبحان از آن...نفس و نفسانیات انسان آنقدر پیچیده و عمیق است که حقیقتا جز به توفیق الهی نمیتوان در آن جهاد اکبر مبارزه با نفس به پیروزی دست یافت. آن نفسانیات عمیق و پنهان که گفتم در یک بزنگاههایی خودش را نشان میدهد. باید چشمانت را تیز کنی و آنقدر دقیق و حساس نفس خودت را بسنجی که قدرت ادارک جنبش یک مورچه در یک شب تار بر یک دیوار سیاه را هم داشته باشی. بسیاری از اوقات هست که توان ما مورد مقایسه با دیگران قرار میگیرد. آنجاهایی که دیگری بخاطر ناتوانیاش در انجام درست یک کار مورد سرزنش قرار میگیرد و ما بخاطر توانمندیمان مورد تحسین، آنجاهایی که در جلوی چشمانت فردی را توبیخ میکنند که چرا کاری را به موقع به سرانجام نرسانده و چند دقیقه بعد در جلوی چشمان همان او از تو تعریف میکنند که چقدر خوب کارت را انجام دادهای! آنجا! درست همانجا! آنجاست که باید بوی تعفن نفسانیات پنهان و عمیق خودت را همچون جنبش یک مورچه در یک شب تار بر روی یک دیوار سیاه ببینی و تاسف بخوری و از این غرور هزاران بار بمیری...آنجاست که میبینی از این مقایسه لذت میبری! خوشت میآید! وقتی که دارند آن دیگری را توبیخ میکنند لذت میبری! در درون سینه خودت یک وسوسه شوم و هراسانگیز و نفرینشدهای را به صورت خیلی آرام میشنوی که کاش بیشتر تقدیر قرآنی...
ادامه مطلبما را در سایت تقدیر قرآنی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fekremanoto بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 22:10